متخصصان تحلیل کسب و کار (BA) در حال ایجاد مسیری در دنیای خلاق دیجیتال مارکتینگ هستند


این روزها در دنیای صنعتی که تبلیغات، وب‌سایت‌ها، اپلیکیشن‌های تلفن همراه و به اشتراک‌گذاری های تقریباً آنی ، از طریق ده‌ها شبکه اجتماعی با هم ترکیب می‌شوند، هیچ‌کس به اندازه آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ بر نوآوری و سرعت بازاریابی متمرکز نیست. با راهی شدن بودجه های تبلیغاتی به سمت دنیای دیجیتال، CMOها شروع به همکاری با  CIOها کرده‌اند تا سازمان خود را به نتیجه نهایی برسانند.

 آیا این امر درهای جدیدی را برای آژانس های بازاریابی باز می کند؟ به احتمال زیاد! اما با در نظر گرفتن توجه همگانی که به تکنولوژی وجود دارد، ضرورت استفاده از موقعیت ها و بکار گرفتن ترفندها بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است. در چنین فضایی فرصت ها و چالش هایی برای تحلیلگران کسب و کار دیجیتالی وجود دارد که بتوانند تمایز ایجاد کنند.

 از لحاظ تاریخی، تحلیلگران کسب و کار حضور چندانی در چرخه عمر سازمان ها نداشته اند. افراد حاضر بیشتر به ‌عنوان نویسندگان فنی مورد استفاده قرار می‌گرفتند و الزامات را پس از توسعه و درست به موقع برای تضمین کیفیت مستند می‌کردند. مشخص نیست که آیا این حضور کمرنگ و کوچک به این دلیل است که وجود تحلیلگر کسب و کار غیرضروری است یا به این دلیل که BA ها به سمت شرکت های بزرگتر و سنتی تر با فرصت های بیشتر جذب می شوند … احتمالا هر دو عامل مقداری تاثیرگذار هستند.

با این حال، با توجه به اینکه تکنولوژی در حال حاضر یکی از اجزای اصلی بازاریابی است، درها به روی تحلیلگران کسب و کار باز می‌شود تا نقش بیشتری در فضای پرشتاب دیجیتال بازی کنند و با تیم‌هایی که در زمینه‌هایی مانند استراتژی‌های برندسازی، تحقیقات بازار، رسانه‌های اجتماعی و تجربه کلی کاربران متخصص هستند فعالیت نمایند.

علیرغم این که این قلمرو جدید هیجان‌انگیز و از نظر تکنولوژیکی باهوش است، تحلیلگران کسب و کار همچنان با چالش‌هایی مواجه خواهند بود و به تلاش زیادی برای القای ارزشمند بودن الزامات در یک فرهنگ بصری گرا نیاز خواهند داشت. شرکت‌های بازاریابی، حتی انواع دیجیتالی آنها، هنوز ذاتاً خلاق هستند. این موقعیت یک فرصت منحصر به فرد است که در آن تحلیلگران کسب و کار باید متفاوت از همتایان سازمانی خود فکر کنند و فعالیت ها و محصولات قابل تحویل را برای سازگاری بهتر با گردش کار سازمان تطبیق دهند.

با توجه به اینکه برای ایجاد تجربه به توسعه دهندگان نیاز است و QA نیز حضور دارد تا آن را آزمایش کند، تحلیلگرکسب و کار ممکن است در ابتدا به صورت زیر دیده شود:

  • افزودن ساعات بیشتر و طولانیتر شدن پروژه در حالی که زمان و بودجه محدود است.
  • افزودن افراد بیشتر به جلسات در حالی که هدف، ساده‌سازی است.
  • ایجاد اسناد اضافی که جذاب نیستند.

اگرچه این موارد ممکن است بی اهمیت  به نظر برسند، با این وجود، آنها دقیقا همان ذهنیت هایی هستند که تحلیلگران کسب و کار احتمالاً باید بر آنها غلبه نمایند. در اینجا، موفقیت در توانایی یک BA است که بتواند تبدیل به رهبر ایجاد تغییرات موثر شود و بتواند با تأثیرگذاری، آموزش، آموزش مجدد، و جستجوی فرصت هایی برای نشان دادن ارزش های افزوده، ذهنیت های منفی را تغییر دهد. همین که رهبران پروژه ها بتوانند چگونگی کاهش چرخش، افزایش همکاری و بهبود شفافیت در پروژه ها را ببینند، شروع به پذیرش این نقش خواهند کرد.

تغییر درک و ذهنیت شرکای پروژه یک چیز است، اما ممکن است لازم باشد که در مورد نقش BA نیز تجدید نظر کنیم. دوام یک تحلیلگر کسب و کار کاملاً متفاوت از همتای خود در شرکتی با محیط سنتی تر است، و برای تحلیلگری که به او به چشم یک حرکت جانبی نگریسته می شود، دوام آوردن در محیط شرکت می تواند کاملاً یک شوک فرهنگی باشد. برای مثال:

BA در یک موسسه دیجیتال مارکتینگ در مقابل BA در صنعتی غیر از صنایع بازاریابی
کار موسسه می تواند فصلی باشد و دوره های آزاد/ پرمشغله در طول سال شبیه ترن هوایی خواهد بود، بنابراین BA ممکن است در دوره های شلوغ ساعات بیشتری کار کند. شرکت های سنتی ممکن است هفته های کاری نسبتاً استاندارد و ۴۰ ساعته داشته باشند
فرآیندها، متدولوژی‌ها، محصولات قابل تحویل و الگوها بر اساس نوع پروژه، پویایی تیم و انتظارات مشتری متفاوت هستند. فرآیندها، متدولوژی‌ها، محصولات قابل تحویل و الگوها احتمالاً استانداردهای شرکت یا بخش هستند.
کار پروژه برای مشتریان صورت‌حساب می‌شود، بنابراین BA تلاش می‌کند هر هفته هزینه هایش بسیار قابل محاسبه باشد. کار پروژه در جدول زمانی ثبت می شود، اما لزوماً به بخش دیگری صورتحساب نمی شود.
الزامات کسب و کار تنها بخشی از پروژه های بزرگتر هستند. الزامات کسب و کار بخشی استاندارد از اکثر پروژه ها و ابتکارات هستند.
الزامات کسب و کار اغلب به عنوان الزامات عملکردی سطح بالا عمل می کنند، زیرا بسیاری از نیازهای کسب و کار از عملکرد مشتق شده اند. الزامات کسب و کار در درجه اول منعکس کننده مقاصد سطح بالاتر، اهداف و فرآیندهای در هم تنیده هستند.
الزامات عملکردی معمولاً در اسناد Annotative Creative  یا داستان های کاربران نشان داده می شوند. الزامات عملکردی معمولاً در SRS (مشخصات مورد نیاز نرم افزار) مستند می شوند.
الزامات عملکردی باید منعکس کننده نحوه عملکرد سایت در یک محیط واکنش گرا در چندین نوع دستگاه، اندازه و نسخه باشند. الزامات عملکردی در درجه اول منعکس کننده نحوه عملکرد اپلیکیشن یا سیستم در محیط دسکتاپ/لپ تاپ است
ارتباط با مشتریان اغلب از طریق نمایندگی های خدمات مشتریان انجام می شود. BA‌ها برای برقراری ارتباط با الزامات، با کسب و کار و تکنولوژی سر و کار دارند.
پروژه ها از چند هفته تا چند ماه طول می کشند. پروژه ها از چند ماه تا چند سال به طول می انجامند.
شرکای پروژه علاوه بر نقش‌های تجاری و IT، شامل فاکتورهای استراتژی، خلاقیت، تجربه کاربری و تحقیقات نیز می شوند. شرکای پروژه تمایل دارند بر نقش های حوزه تجاری و فناوری اطلاعات متمرکز شوند.

دنیای دیجیتال مارکتینگ پیچ و تاب جدیدی به کار BA ارائه می دهد و هم هیجان انگیز و هم چالش برانگیز است. مؤثرترین BA ها کسانی خواهند بود که می توانند در مورد مسئولیت خود به عنوان رهبران ایجاد تغییرات فکر کنند – وضوح و شفافیت ارائه می دهند – و تبدیل به یگانه منبع حقیقی و درست برای پروژه ها می شود.

یکی دیگر از وبینار های ما:(روی عکس کلیک کنید)

تحلیل کسب و کار

مقالات

آکادمی تحلیل کسب و کارآموزش تحلیل کسب و کارتحلیل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *