مراحل ایجاد معماری کسب و کار در سازمان


بسیاری از مشاغل فناوری اطلاعات که در حال حاضر تقاضای بالایی دارند، عبارت «معمار» (Architect) را در عناوین خود (معمار ابر، معمار شبکه، معمار سازمانی، و غیره) دارند. این معماران فنی مسئول طراحی، ساخت و نگهداری شبکه های کامپیوتری، سیستم های مرتبط با وب و سایر زیرساخت ها برای انواع کسب و کارها و سازمان ها هستند. آنها سیستم های موجود را تجزیه و تحلیل می کنند تا به دنبال راهکار (Solution) برای بهبود باشند و تعیین کنند که آیا شکاف هایی وجود دارد که باید پر شوند. این معماران همچنین اطمینان می‌دهند که استراتژی‌های IT و کسب‌وکار همسو هستند تا کار به سرعت و به صورت کارآمد انجام شود.

تقاضای زیاد برای این نوع مشاغل به این معنی است که شرکت ها اهمیت داشتن یک چارچوب محکم برای ایجاد معماری را درک می کنند تا بتوانند پیچیدگی ها را مدیریت کنند، فرآیندها را بهبود بخشند، چابک بمانند و برای برآورده کردن خواسته های آینده مقیاس پذیر باشند.

انواع مختلفی از معماری های فناوری اطلاعات به صورت مرتبط و مکمل وجود دارند. در این مقاله به معماری کسب و کار می پردازیم. ما ابتدا معماری کسب و کار را تعریف خواهیم کرد و در ادامه می گوییم که چگونه یک معماری کسب و کار را برای شرکت شما طراحی و پیاده سازی کنیم.

معماری کسب و کار چیست؟

وقتی در مورد معماری در صنعت IT صحبت می کنید، به طور کلی در مورد مفاهیم ساختاری و سازمان های منطقی صحبت می کنید تا قرار دادن فیزیکی سیستم های کامپیوتری.

معماری IT مانند طرحی برای یک ساختمان فیزیکی، یک دید کلی بصری از نحوه سازماندهی شبکه ها و سایر سیستم های کامپیوتری به توسعه دهندگان می دهد. به عنوان مثال، معماری سازمانی چارچوب فراگیر و کلی یک شرکت را نشان می دهد که سازماندهی منطقی حوزه های مختلف، برنامه های کاربردی، داده ها، سخت افزار و منابع دیگر را توصیف می کند.

معماری کسب و کار بخش مکمل معماری سازمانی است. تمرکز آن بر عملکردهای تجاری، فرآیندها، فناوری و نحوۀ اتصال و تعامل آن با معماری سازمانی است. این امکان وجود دارد که شما بتوانید یک معماری کسب و کار داشته باشید که در کل معماری سازمانی شما قرار گیرد. اما به احتمال زیاد شما معماری های مختلفی برای هر دامنه تجاری در سازمان خواهید داشت. برای مثال، معماری کسب‌وکار که فرآیندها، گردش‌های کاری و رویه‌ها را برای حوزه منابع انسانی تعریف می‌کند، احتمالاً با معماری کسب‌وکار مورد استفاده در حوزه فروش متفاوت خواهد بود.

کل ایدۀ پشت معماری کسب و کار یافتن راهکار های تجاری است که مشکلات فعلی را حل می کند تا بتوانید با استراتژی های کسب و کار هماهنگ شوید و به طور مداوم آنها را ارائه دهید.

نقش یک معمار کسب‌وکار تجزیه و تحلیل مدل‌ها، ساختارها، فرآیندها، استراتژی‌ها و قابلیت‌های کسب‌وکار فعلی است تا تعیین کند که در کجا می‌توان پیشرفت‌ها را انجام داد. معمار کسب‌وکار با مدیریت ارشد و سایر ذینفعان کار می‌کند تا اطمینان حاصل کند که مدل‌ها و استراتژی‌های تجاری فعلی و آینده با اهداف شرکت هماهنگ هستند.

در شکل فوق مشاهده می کنید که یک معمار کسب و کار با مجموعه ای از تعاملات و ارتباطات با ذینفعان شروع می کند و در ادامه با مجموعه ای از نگاشت ها و نقشه های کاربردی می خواهد بهترین عملکردها را برای اجرای استراتژی های سازمان تجسم بخشد.

چگونه یک معماری کسب و کار ایجاد نمایید؟

قبل از اینکه به توسعه یک مدل تجاری و معماری جدید بپردازید، باید مدتی را صرف نمایید که مجموعه فرآیند های  شما چگونه خواهد بود. شما می خواهید با ذینفعان، سهامداران، مدیریت و توسعه دهندگان کار کنید تا به شما کمک کنند تا مشخص کنید که معماری می خواهید چه چیزی باشد، به کجا می خواهید بروید و چگونه می خواهید به آنجا برسید.

از مراحل زیر می توانید برای ایجاد یک طراحی معماری کسب و کار موفق تر استفاده کنید. همانطور که روی این مراحل کار می کنید، استفاده از تصاویری مانند نمودارها، نقشه ها و نمودارها را در نظر بگیرید. مشاهده و درک تصاویر نسبت به اسناد متنی آسان‌تر است و باعث ایجاد همکاری میان اعضای تیم می‌شود. سایت https://www.lucidchart.com/pages/ دارای تعداد زیادی الگوهای بصری است که می توانید برای کمک به شروع کار از آنها استفاده کنید.

  • مرحله ۱: مأموریت و چشم انداز خود را مشخص کنید

ماموریت شما ایجاد بهترین معماری کسب و کار در تاریخ نیست. در عوض، باید روی حل مشکلات تجاری تمرکز کنید. حتی زیباترین معماری نیز اگر به مشکلات خاصی رسیدگی نکند، بی فایده است. به عنوان مثال، اگر بخش فناوری اطلاعات با اهداف تجاری هماهنگ نباشد، این مشکلی است که باید حل شود و در ماموریت شما تعریف شود.

وقتی ماموریت خود را بدانید، می توانید چشم انداز خود را تعریف کنید. تعیین کنید که می‌خواهید عملیات معماری کسب‌وکار به کجا برسد، پتانسیل رشد آن، و چالش‌هایی را که ممکن است در حین کار در راستای چشم‌انداز خود با آن مواجه شوید، شناسایی کنید.

  • مرحله ۲: ذینفعان خود را شناسایی کنید

شما باید نقش هر ذینفع را در این فرآیند درک کنید. سرمایه گذاران، شرکا، تصمیم گیرندگان، مدیران اجرایی، مصرف کنندگان، ذینفعان پایین دستی و غیره را شناسایی کنید.

  • مرحله ۳: فرهنگ شرکت خود را درک کنید

تنها چیز ثابت در زندگی تغییر است، اما اکثر مردم واقعاً در برابر تغییر مقاوم هستند. برای موفقیت، باید فرهنگ شرکت، ساختار سازمانی آن، نگرش کارکنان، سبک های مدیریت و غیره را درک کنید. معماری کسب و کار شما را ملزم می کند تا بر افراد تأثیر بگذارید تا تغییرات لازم را بپذیرند. شما باید توضیح دهید که چگونه و چرا این تغییرات به شرکت و کارمندان کمک می کند. اگر فرهنگ را درک نمی کنید، می توانید خود را در معرض شکست قرار دهید.

  • مرحله ۴: محصولات و خدمات خود را شناسایی کنید

این فقط فهرستی از محصولات و خدماتی نیست که شما ارائه می دهید. برای هر محصول و خدماتی باید مستندات دقیقی داشته باشید که شامل رویه‌های توسعه، قالب‌ها و جزئیات معماری، فرآیندها و روش‌های به‌روزرسانی برنامه‌ها و غیره است. این اطلاعات به شما کمک می‌کند تا محصولات ثابتی را توسعه دهید و زمانی که زمان بهبود آن فرا می‌رسد، به عنوان پایه‌ و خط مبنا (Baseline) عمل می‌کند.

  • مرحله ۵: ارزیابی مهارت ها را انجام دهید

شما باید بفهمید که با چه کسی و چه چیزی باید کار کنید. استفاده از سایت https://www.lucidchart.com/pages/   را برای تجزیه و تحلیل SWOT  یا نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها را در نظر بگیرید. تجزیه و تحلیل SWOT یک راه آسان برای کمک به شما در تعیین مهارت ها و منابعی است که می توانید فوراً استفاده کنید. علاوه بر این، می‌تواند به شما کمک کند تا از طریق آموزش بیشتر یا استخدام افراد جدید، مکان‌هایی را که نیاز به رشد دارید، شناسایی کنید.

  • مرحله ۶: به دنبال فرصت های مشارکت و همکاری باشید

به دنبال فرصت های مشارکت و همکاری باشید. افرادی که روی استراتژی کار می کنند، روابط تجاری قوی دارند، مهارت های مورد نیاز تیم شما را دارند، روی پروژه های مشابه کار کرده اند و می توانند با یکدیگر همکاری کنند و ایده ها را به اشتراک بگذارند، می توانند برای پروژه معماری کسب و کار شما ارزش بیاورند. افرادی که تجربه دارند ممکن است بتوانند کارهایی را به اشتراک بگذارند که شما می توانید از آنها استفاده کنید، که در وقت شما صرفه جویی می کند و به شما کمک می کند تا هر نقطه ناهمواری را صاف کنید.

  • مرحله ۷: چالش های بالقوه را شناسایی کنید

همه می‌خواهند پروژه‌هایشان طبق برنامه‌ریزی‌شده به خوبی اجرا شود. اما آیا این هرگز واقعاً اتفاق می افتد؟ یک معمار کسب و کار باید بتواند برای چالش‌های بالقوه‌ای که ممکن است پیش بیاید، برنامه‌ریزی کرده و روی آن کار کند. به عنوان مثال، گرفتن پذیرش از سوی کارمندانی که در برابر تغییرات مقاوم هستند، ممکن است چالشی باشد. تصدیق این چالش از قبل در مراحل برنامه ریزی می تواند به شما در ایجاد استراتژی هایی کمک کند که به سهولت آنها در مرحله گذار کمک کند. یا شاید شما انتخاب می کنید که با یک پروژه معماری کسب و کار شروع کنید که تغییرات کمی دارد یا تأثیر کمی بر نحوۀ انجام کار کارکنان در حال حاضر دارد.

  • مرحله ۸: یک برنامه عملیاتی ایجاد کنید

در این مرحله باید ایدۀ خوبی از آنچه می خواهید به دست آورید و برخی از بازیگران کلیدی چه کسانی هستند داشته باشید. بنابراین اکنون زمان آن رسیده است که برنامه ای برای ساخت و اجرای معماری کسب و کار خود تهیه کنید. برنامه شما باید شامل یک جدول زمانی تعریف شده، اهداف قابل اندازه گیری، فرآیندهایی باشد که مورد استفاده قرار می گیرد، منابع مورد نیاز، اقدامات خاصی که باید انجام دهید و افرادی که برای تکمیل آن اقدامات نیاز دارید تا بتوانید به اهداف خود برسید.

  • و دست آخر مدل معماری کسب و کار خویش را بصری کنید

مدل‌های زیر می‌توانند به شما در ایجاد نمودارها، دیاگرام ها و نقشه‌های معماری کسب‌وکار کمک کنند که به تیم شما وضوح و درک بهتری از نقش‌ها و پیشرفت پروژه بدهد.

  • کارت امتیازی متوازن: (Balanced scorecard) یک ابزار عملکرد مدیریت استراتژی که مدیران برای ردیابی، اندازه گیری و بهبود عملکردهای مختلف کسب و کار استفاده می کنند.
  • زنجیره ارزش: (Value chain) این مدل فعالیت های مورد نیاز برای توسعه یک محصول یا خدمات خاص را توصیف می کند. این شامل تمام مراحل درگیر در ایجاد یک محصول از تصور اولیه و برنامه ریزی تا توزیع است. این شامل مراحل دریافت مواد خام، روش های تولید، بازاریابی – هر اقدامی است که در طول فرآیند توسعه انجام می شود.
  • مدل انگیزه کسب و کار: (Business motivation model) این یک نماد مدل سازی است که برای توصیف بصری و پشتیبانی از تصمیمات تجاری استفاده می شود. این اساساً راهی است برای ترسیم نقشه و توضیح اینکه چرا کاری را انجام می دهید.

نقشه سفر مشتری: (Customer journey map) از این برای بیان بصری داستان چگونگی تجربه مشتریان از محصولات و برند شما استفاده کنید. این نوع نقشه به شما امکان می دهد رفتار و روند مشتری را تجزیه و تحلیل کنید و به شما کمک می کند تا نقاط درد مشتری را شناسایی کنید. این اطلاعات می تواند به شما در بهبود و شخصی سازی تجربه مشتری کمک کند.

 

مقالات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *