معمای نقشۀ راه محصول


نقشۀ راه محصول (Product Roadmap ) یکی از مهم ترین مفاهیم ادبیات چابک و ادبیات مدیریت محصول است. در واقع در نقشۀ راه محصول، ما می توانیم انتشارات محصول (Release) و زمان تحقق آنها را به صورت یک ماتریس نشان دهیم:

همانطور که از شکل دیده می شود، محصول فوق در ستون اول ماتریس طبقه بندی شده است و به اجزای مختلف که قرار است در آینده منتشر شوند، تجزیه شده است و در سطر اول ماتریس، شما می توانید زمان را که در اینجا کوارترهای تحقق محصول است مشاهده نمایید. اگرچه ممکن است نرم افزارهای زیادی برای ترسیم مدیریت محصول وجود داشته باشند که جملگی در شکل و فرم ترسیم نقشۀ راه محصول متفاوت باشند، اما وقتی که در کنه این مفهوم فرو می رویم، به یک ماتریس دو بعدی دست می یازیم که یک بعد آن اجرای محصول قابل ارائه به مشتری هستند  و بعد دیگر آن زمان های ارائۀ آنها هستند.

می توانیم به طرز معنا داری به نقشۀ راه محصول بنگریم. این نقشه، برآیندی از محصول در قالب زمان به ما نشان می دهد. حال اگر بخواهیم عنصر زمان را از آن کنار بگذاریم و فقط به این پرسش پاسخ دهیم که محصول ما قرار است شامل چه بخش ها و چه عناصری باشد، در این صورت به ابزار مهمی در تفکر چابک و مدیریت محصول می رسیم که به آن Story Map می گوییم. نقشۀ استوری ها یا نقشه داستان ها، می تواند بیانگر همه بخش ها و قسمت های مهم و سطح بالای (High Level) محصول باشند که می بایست در برهه ها و زمان هایی خاص تحویل مشتری داده شوند.

جِف پاتون (Jeff Patton) به عنوان بنیانگذار Story Map شناخته می شود. ما می توانیم واژۀ Story Map را نقشۀ داستان و همچنین واژۀ Story Mapping را نگاشت داستان ترجمه کنیم تا بتوانیم از وارد سازی واژگان انگلیسی به زبان فارسی اجتناب نماییم و مخاطب را از گیر و گورهای ترجمه ای رها نماییم. در کتاب بحث برانگیز جف پاتون یعنی “نگاشت داستان کاربری”، می گوید که نگاشت داستان، ما را بر روی کاربران و تجربۀ آنها متمرکز می کند و نتیجه یک گفتگوی بهتر و در نهایت محصول بهتر است.

جِف به دنبال آن است که بتواند برای مخاطب خودش، روشی پویا و کارآمد جهت نگاشتن و نوشتن داستان کاربری فراهم نماید. داستان کاربری (User Story) که یک زمانی در صنعت کامپیوتر تأسیس شده بود و قصد داشت یک ارتباط سازنده بین تحلیگر سیستم و برنامه نویس فراهم نماید، اینک به همۀ صنایع تعمیم داده شده است. شما می توانید حتی در صنایع غیر نرم افزار همچون نفت و گاز نیز، داستان کاربری داشته باشید و نیازهای کاربران را برای تحلیلگران کسب و کار تعریف نمایید و از آنها بخواهید که نیاز شما را از یک سیستم، از یک هستنده (Entity) برآورده سازند.

اگر بخواهیم ترتیب مراحل نگاشت داستان کاربری را فرموله کنیم به شرح زیر است:

اول: ساخت داستان کاربری (User Story)

دوم: ساخت نگاشت داستان (Story Mapping)

سوم: ساخت نقشۀ راه محصول (Product Roadmap)

پس در واقع نقشۀ راه محصول، بالاترین حد اندازۀ محصول تحویل داده شدنی و به اصطلاح نوک هرم محصول است که طراحان محصول سعی می کنند از این نقطۀ کلان شروع کنند و به تدریج آن را تجزیه نمایند و در بخش های قابل تحویل که در زمان های خاصی رخ می دهند، به ذینفعان کلیدی سازمان و محصول ارائه دهند.

باز هم خاطرنشان می شود که نقشۀ راه محصول یک ابزار برنامه ریزی سطح بالا است و این خود از مفهوم “به تدریج تشریح شدن” (Progressively Elaboration) تفکر چابک برمی خیزد. در تفکر چابک، برای هرگونه برنامه ریزی، شما ابتدا یک رویکرد سطح کلان را انتخاب می کنید و سپس در مراحل بعدی با در نظر گرفتن سطح تغییرات، آن را مورد بازنگری و ویرایش قرار می دهید.  در مورد نقشۀ راه محصول هم چنین ماجرایی وجود دارد، در لحظۀ اول که نقشه تدوین شده است به صورت کلی فیچرها و بخش های اساسی و مهم محصول را می بینم و در ادامه در تکرار ها (Iterations) وارد می شویم و در اینجا نیز در صورت نیاز به تغییر، آنها را وارد بک لاگ می کنیم و البته از قبل هم می دانیم که این تغییرات تا قبل از هر تکرار صورت می گیرد و در زمان تکرار، نمی توان دست به تغییر زد و به اصطلاح، مقوله تغییر در زمان تکرار، فریز شده است.

در صورتیکه می خواهید با مفاهیم نقشۀ راه محصول، داستان کاربری و نگاشت داستان های کاربری، به صورت عمیق تر و کاربردی تری آشنا شوید، حتما به شما توصیه می شود که در دوره های مدیریت محصول پیشرفتۀ مؤسسه BA Academy ثبت نام کنید.

روی عکس کلیک کنید

مقالات

آزمون تحلیل کسب و کارتحلیلکار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *