داستان کاربر یک روش جالب و مشترک برای استخراج نیازهای کاربر است. یکی از دلایلی که تکنیک داستان کاربران را بسیار قدرتمند می‌کند این است که این تکنیک رویکردی منحصر به فرد برای همراستایی مباحث مربوط به کاربر، اهدافی که دارد و همچنین اهداف از پیش تعیین شده‌ای که برای کاربران در نظر گرفته شده است، می‌باشد
اگر قبلاً با داستان کاربر کار نکرده‌اید، این مقاله ۸ مرحله ساده را نشان می‌دهد که می‌توانید برای شروع کار با تیم یا شرکت کنندگان خود دنبال کنید.
مرحله ۱: نام فرآیند را تعیین کنید.
فرآیند مورد ارزیابی را مشخص کنید. این مرحله به ویژه برای تعیین وسعت تلاش برای بهبود مفید است. آخرین چیزی که می‌خواهید طوفان فکری کاربران بدون مرزهای مشخص شده از قبل است. پس از تعیین نام فرآیند، می‌توانید این مورد را روی تخته سفید یا کاغذ چسب A3 ضبط کنید.
مرحله ۲: هدف را تعریف کنید.
مرحله بعدی شامل شناسایی هدفی است که باید محقق شود. این مرحله به شما کمک می‌کند تا بتوانید محصول/فرآیندی را شناسایی کنید که باید اصلاح شود تا بتواند مشکل شناسایی شده توسط کسب و کار را رفع کند. ممکن است محصول موردنظر یک یا چند هدف داشته باشید.
پس از تعریف هدف، می‌توانید با استفاده از تخته سفید یا کاغذ چسب A3 آن را یادداشت کنید.
مرحله ۳: کاربر را تعریف کنید.
در این مرحله، مهم است که نقش یا کاربری را که باید از تغییری که به دنبال ایجاد آن هستید و او از این تغییر بهره‌مند می‌شود، روشن کنید یعنی پاسخ به این سوال که “این سیستم برای چه کسی ساخته شده است؟” وقتی این مطلب را روی تخته سفید/کاغذ نوشتید، ممکن است بخواهید اهداف ذکر شده را مرور کنید تا متوجه شوید که همه اهداف به درستی به کاربران تخصیص داده شده‌اند.
مرحله ۴: فرآیندهای اصلی خود را بسازید (از یادداشت‌های بعد از آن استفاده کنید).
این مرحله شامل توصیف مراحل یا وظایف سطح بالا در تحقق هدف (های) از پیش تعیین شده است. هر مرحله باید روی یک یادداشت نوشته شود و این یادداشت‌ها باید به ترتیب مراحل قرار بگیرند. شرکت‌کنندگان ممکن است مراحل را یادداشت کنند در حالی که مجری می‌تواند به ترتیب قرار دادن مراحل کمک کند. سعی کنید شرکت کنندگان را روی نسخه خاصی از فرآیند متمرکز کنید. به عنوان مثال، ممکن است بخواهید بر روی “as-is” تمرکز کنید و نه بر روی نسخه “to-be” فرآیند.
زمانی‌که وظایفی را ایجاد کردید که فرآیند اصلی را تشکیل دادند، پس از آن می‌توانید وظایف سطح بالا را به وظایف فرعی تقسیم کنید. در این مرحله روی دامنه تمرکز نکنید.
مرحله ۵: فعالیت های خود را شناسایی و گروه بندی کنید (از یادداشت های بعد از آن استفاده کنید)
فعالیت‌ها در این معنا، گروه‌بندی سطح بالایی از وظایف هستند و می‌توانند برای گروه‌بندی وظایفی که برای مثال در یک منطقه عملکردی واحد انجام می‌شوند استفاده شوند. این مرحله همه در مورد شناسایی مضامین مشترک است.
مرحله ۶: مناطق با ارزش و نقاط شکست را شناسایی کنید
پس از انجام کامل نقشه برداری، وقت آن است که قدم بردارید و آنچه را که از دست رفته است ارزیابی کنید یا نقاط شکست/ وظایف چالش برانگیز را شناسایی کنید.
مرحله ۷: موارد مورد نیاز را شناسایی کنید (از یادداشت های پس از آن استفاده کنید)
مرحله بعدی شامل شناسایی الزامات فنی است که برای کمک به انجام وظایف باید برآورده شود. هر الزام باید به طور ایده‌آل با وظیفه اصلی خود مرتب شود.
مرحله ۸: اولویت بندی کارها را انجام دهید.
این مرحله شامل اولویت بندی کارها و مرتب کردن موارد با ارزش بالا بر اساس تکنیک‌هایی مانند MoSCoW یا استفاده از نشانگرهای مختلف برای نشان دادن سطح اولویت هر کار است. ba
مزایای استفاده از داستان کاربران
داستان‌های کاربر قبل از شروع پروژه، زمینه های مهمی را در اختیار تیم های توسعه قرار می دهد. آنها کاربر را نقطه توجه قرار داده و بر حل مشکلات واقعی کاربر که ممکن است با آن روبرو شوند متمرکز می‌شوند. داستان کاربران می‌تواند به تیم‌های توسعه کمک کند تا با استفاده از انتقادها، خلاقیت بیشتری داشته باشند.
مزایای دیگر استفاده از داستان‌های کاربر شامل موارد زیر است:
- افزایش دید و همکاری در بین تیم توسعه دهنده.
- استفاده بهتر از بازخورد کاربر نهایی یا مشتری.
- می‌تواند در هنگام اولویت بندی توسعه نیازها و عملکرد، در وقت صرفه جویی کند.
- به شما کمک می‌کند تا از محدودیت‌هایی که هنگام تعیین جزئیات مشخصات خیلی زود اتفاق می‌افتد، جلوگیری شود.
- وضوح بیشتر در مورد ارزش کسب و کار و ارائه محصولاتی که کاربران نهایی در واقع به آنها نیاز دارند، می‌دهد.
با مطالعه کتاب راهنمای پیکره دانش تحلیل کسب‌و‌کار (BABOK) با ۵۰ تکنیک فوق العاده مورد کاربرد در حوزه تحلیل کسب و کار آشنا شوید.
