زمانی که شما کار جدید خود را به عنوان تحلیلگر کسب و کار شروع کردهاید، میتواند بسیار هیجانانگیز باشد، اما به همان میزان هم میتواند اعصاب خرد کن باشد. آیا از شما انتظار میرود در این نقش سخت فوراً موفقیت آمیز عمل کنید. اگر چنین است، این به چه معناست؟
چگونه مهارتهای خود را به حداکثر میرسانید تا مطمئن شوید میتوانید شغل خود را حفظ کنید یا شاید بتوانید موقعیت شغلی موقت فعلی را به موقعیت دائمی تبدیل کنید؟ یا به بیان ساده، چگونه میتوان بنیان محکمی را از آغاز کار ایجاد کرد؟
شروع خوب به عنوان یک تحلیلگر کسب و کار همان چیزی است که ما در این مقاله قصد داریم در مورد آن صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
مسائلی وجود دارد که فکر میکنم هنگام شروع یک نقش جدید به عنوان تحلیلگر کسب و کار به آنها فکر میکنید. در زیر در مورد این چالش ها صحبت خواهیم کرد که البته ممکن است با انتظارات شما در تضاد باشد.
-
نقش خود را کامل متوجه شوید.
اولین نکته این است که شما میخواهید نقش تحلیلگر کسب و کار را که کارفرمای شما با آن نیاز دارد درک کنید. برای ما بعنوان تحلیلگر کسب و کار آسان است که به نوعی انتظارات یا فرضیاتی راجع به نقشهایمان داشته باشیم و این واقعاً ممکن است با تصورات مدیر استخدام کننده شما، یا مدیر پروژه یا شخصی که گزارش کارهایتان را برایش ارسال میکنید مغایرت داشته باشد.
شما میخواهید اطمینان حاصل کنید که در درجه اول، آنها متوجه هستند که برای موفقیت چرا به شما نیاز دارند. بزرگترین مشکلی که شما را برای حل آن استخدام کرده اند چیست و چگونه میتوانید به سرعت تأثیرگذار باشید؟ بنابراین اطمینان حاصل کنید که این را درک کردهاید و در صورت نیاز به خود اجازه دهید در ابتدا انعطاف پذیر باشید، حتی اگر آن انتظاری که به عنوان تحلیلگر کسب و کار داشتید را برآورده نکند.
-
فرایندها و الگوها را بفهمید.
نکته دوم این است که فرایندهای اصلی و الگوهای موجود در سازمان خود را درک کنید. شما میخواهید بدانید که آیا نوع خاصی از سند در حال ایجاد است. آیا شما فرآیندهای کسب و کار را ایجاد میکنید و از آنها استفاده می کنید؟
الگوها و فرایندهای موجود در سازمان چیست و تجزیه و تحلیل کسب و کار یا هر تجزیه و تحلیل کسب و کار که شما انجام می دهید چگونه انجام می شود، معمولاً چگونه کار می کند؟
اینها به شما کمک میکند تا در مسیر درست شروع کنید.
در چند مورد، شما ممکن است اولین تحلیلگر کسب و کار باشید. این شما هستید که باید این موضوع را کشف کنید. در این صورت، با برخی از اقدامات استاندارد در صنعت شروع کنید و این موارد را به سازمان خود وارد کنید.
-
با ذینفعان سازمان آشنا شوید.
تا اینجا ما در مورد درک نقش شما و فرآیندهای اصلی و الگوهای موجود صحبت کرده ایم. سومین کاری که باید انجام دهید شناخت ذینفعان سازمان است.
شما میخواهید به دنبال ذینفعان در بخش کسب و کار و فناوری باشید. شما باید دامنه کسب و کار، روند تجارت، نحوه نگاه کسب و کار به فناوری و آنچه برای همه جنبههای کسب و کار مهم است را بشناسید. از مصرفکنندگان نهایی گرفته تا استخدام مدیران، کارکنان و … . در یک سازمان کوچک، شما ممکن است مستقیماً با مدیر عامل شرکت که حامی مالی یک پروژه است کار کنید. سهامداران، به معنای تمام سطوح ذینفعان است و ممکن است نیاز به اطلاعات آنان نیز داشته باشید.
همچنین شما باید با کسانی که در حوزه فناوری فعالیت میکنند ارتباط داشته باشید تا بتوانید با ابزارهای فناوری که قبلا پیاده شده و با فرصت های بالقوه ارائه شده توسط این ابزارها آشنا شوید تا بتوانید مطمئن شوید که به بهترین شکل ممکن به کسب و کار در استفاده از فناوری کمک میکنید.
-
تأثیر مثبت فوری ایجاد کنید.
نکته بعدی که باید بر روی آن تمرکز کنید این است که که تأثیر مثبت فوری ایجادکنید. این نقش هرچه باشد، اولین پروژه هرچه باشد، اساساً چگونه باید در این نقش سخت فوراً موفقیت آمیز عمل کنید؟
این ممکن است ناامید کننده باشد زیرا گاهی اوقات ممکن است شما در وسط پروژه استخدام شوید و اسناد مورد نیاز شخص دیگری را در اختیار داشته باشید و سعی کنید به سوالات پیرامون آن پاسخ دهید. حتی ممکن است بعداً در پروژه وارد کار شوید و از شما خواسته شود که با آزمون، تست پذیرش کاربر درکسب و کار یا حتی محک زدن خودتان در کارهایی که الزامات آنها را ننوشته اید، شروع کنید.
گاهی اوقات شما واقعاً باید با هدف اجرای آن پروژه به محلی که سازمان در آن قرار دارد بروید و تأثیرگذار باشید. اینگونه میتوانید ارزش خود را اثبات کنید. شما میخواهید مجموعه مهارت های خود را اثبات کنید، اعتبار خود را در آن سازمان کسب کنید. این میتواند زمینه را برای ارائه انواع فرصت های شغلی فراهم کند.
اگر ابتدا تأثیر را ایجاد نکنید، ایجاد دقیق نقشی که میخواهید ایجاد کنید دشوار است. اطمینان حاصل کنید که اولین پروژه هرچه باشد، شما در زمینه تأثیر مثبت آن و موفقیت در زمینه چگونگی تعریف موفقیت خود از سازمان، سرمایه گذاری میکنید.
-
شروع به معرفی “بهترین روش ها” کنید.
پس از اینکه حس اعتبار و اعتماد را در ذینفعان ایجاد کردید باید بتوانید یک تأثیر روی تیم آنها بگذارید و پس از آن “بهترین روش ها” را ارائه کنید. اگر شکافی در روند تجزیه و تحلیل کسب و کار مشاهده میکنید، ممکن است نیاز باشد تیم شما دقیق وارد عمل شود و بر روی الزامات عملکردی متمرکز شود. البته میتوان گفت اگر در برخی موارد، از مراحل کار و نمودارهای گردش کار شروع کنید و بر روی آنها تمرکز کنید، میتوانید کارهای بسیار خوبی برای سازمان انجام دهید.
شاید برخی از گروه های ذینفع وجود داشته باشد که به هیچ وجه درگیر آنها نیستند و شما میتوانید در آوردن آنها و گسترش افرادی که با آنها در مورد یک پروژه فناوری یا تلاش برای بهبود روند کسب و کار انجام میدهید، نتیجه بهتری بگیرید.
شما باید ببینید بهترین عمل چه تاثیری در سازمان شما گذاشته است. اولین پیروزی شما زمانی است که اولین قدم را به جلو بردارید و بگویید ، “خوب، من می بینم که این بار اوضاع چگونه پیش رفت. یکی از بزرگترین چالشهایی که با این پروژه داشتیم چه بود. بهترین کاری که من دفعه دیگر می خواهم انجام دهم تا به بهبود آن کمک کنم، چیست؟ ” بنابراین، شما به طور مداوم بهترین روش ها را ارائه دهید . وقتی نقش یک تحلیلگر کسب و کار را در یک سازمان ایفا میکنید، می توانید از یک تصمیم در مراحل مختلف چندین بار استفاده کنید.
اما همه چیز با چهار مرحله اول شروع می شود – درک نقش، درک الگوها و فرآیندهای موجود، جلب اعتماد و احترام طرف های ذینفع و ایجاد اولین پیروزی. سپس می توانید به تکامل ادامه دهید و بهترین شیوه ها را به ارمغان بیاورید و نقش سازمان را متحول کنید.