در این نوشته ترجمه فارسی بخش های ابتدایی فصل دوم استاندارد BABOK را مطالعه خواهید نمود.
مفاهیم کلیدی تحلیل کسب و کار
فصل مفاهیم کلیدی تحلیل کسب و کار، شامل اطلاعاتی است که اساس و مبنای دیگر مضامین، مفاهیم و ایده های مطرح شده در راهنمای BABOK فراهم خواهد نمود. بعبارت دیگر، مطالب ارائه شده در این فصل موجب خواهند شد که تحلیلگران کسب و کار به ادراکی پایه ای و اساسی در ارتباط با ایده های محوری که برای فهم و بکارگیری راهنمای BABOK در فعایتهای روزمره مرتبط با تحلیل کسب و کار ضروری می باشد، دست پیدا کنند.
این فصل شامل بخشهای زیر است:
- مدل مفهومی محوری تحلیل کسب و کار (BACCM):
در این بخش، یک چارچوب مفهومی برای حرفه تحلیلگری کسب و کار تعریف می شود.
- عبارتهای کلیدی:
در این بخش، مفاهیمی اساسی ارائه می شوند که به دلیل اهمیت آنها برای راهنمای BABOK، بطور خاص و ویژه مورد توجه قرار می گیرند.
- الگوی دسته بندی الزامات
در این قسمت، از طریق تعریف سطح و نوع الزامات، الگویی ارائه می شود که به تحلیلگر کسب و کار و دیگر ذینفعان جهت دسته بندی آن الزامات کمک خواهد نمود.
- ذینفعان
در این بخش، نقشها و ویژگیهای گروهها یا افرادی که در فعالیتهای مرتبط با تحلیل کسب و کار مشارکت دارند یا تحت تأثیر خروجیها و نتایج حاصل از آن می باشند، تعریف می شوند.
- الزامات و طرحها:
در این بخش، تمایز بین الزامات و طرحها و اهمیت آنها در ارتباط با تحلیل کسب و کار شرح داده می شود.
مدل مفهومی محوری تحلیل کسب و کار
مدل مفهومی محوری تحلیل کسب و کار، یک چارچوب مفهومی برای تحلیل کسب و کار می باشد. این مدل بیان می کند که تحلیل کسب و کار چیست و برای کسانی که کارهای مرتبط با آن را انجام می دهند، فارغ از اینکه چشم انداز، صنعت، متدلوژی، یا سطح سازمانی آنها چیست، چه معنا و مفهومی دارد. این مدل از شش عبارت تشکیل شده است که برای تمامی تحلیلگران کسب و کار معنا و مفهوم مشترک و یکسانی دارد و به آنها کمک می کند که هم در مورد تحلیلگری کسب و کار و هم در مورد ارتباطات آن، با استفاده از اصطلاحات و واژگان مشترک به گفتگو و تبادل نظر بپردازند. هر یک از این عبارتها به عنوان یک مفهوم محوری در نظر گرفته می شود.
شش مفهوم محوری در مدل مفهومی محوری تحلیل کسب و کار عبارتند از: تغییر، نیاز، راهکار، ذینفع، ارزش و بستر یا زمینه. هر مفهوم محوری، ایده ای است که جهت انجام تحلیل کسب و کار نقش اساسی ایفا می کند. تمامی مفاهیم مذکور هم تراز بوده و پرداختن به آنها ضروری می باشد. هر مفهوم محوری به وسیله پنج مفهوم محوری دیگر تعریف می شود و درک کامل آن بدون فهم مفاهیم دیگر امکانپذیر نیست. هیچ مفهومی به تنهایی اهمیت و اعتباری فراتر از دیگر مفاهیم ندارد. این مفاهیم ابزاری هستند برای فهم انواع اطلاعاتی که در تحلیل کسب و کار استخراج، تحلیل و مدیریت می شوند.
مواردی که در آنها مدل مفهومی محوری تحلیل کسب و کار می تواند مورد استفاده قرار گیرد عبارتند از:
- توصیف حرفه و شغل تحلیلگری کسب و کار و محدوده و قلمرو آن
- گفتگو و تبادل نظر در مورد تحلیل کسب و کار با استفاده از اصطلاحات و واژگان مشترک
- ارزیابی روابط بین مفاهیم کلیدی در تحلیل کسب و کار
- انجام بهتر تحلیل کسب و کار از طریق ارزیابی جامع روابط میان این شش مفهوم
- ارزیابی اثرات متقابل این مفاهیم و روابط بین آنها در هر مقطع زمانی و هنگام تلاش برای انجام یک کار مشخص، بمنظور ایجاد و استقرار یک زیرساخت و یک مسیر رو به جلو.