تجزیه و تحلیل کسب و کار در چند سال گذشته به واسطه رویکردهای نوآورانهای که مربوط به بهترین تکنیکهای تجزیه و تحلیل کسب و کار میشوند، تغییر الگو داده است. تنها هدف این تکنیکها بدست آوردن بهترین نتیجه به عنوان یک راه حل کسب و کار است.
علاوه براین، اینطور نیست که از بهترین تکنیکهای تجزیه و تحلیل کسب و کار در کل پروژه استفاده گردد. بلکه یک تکنیک میتواند برای مرحله خاصی از پروژه مانند ابتدای پروژه یا پایان پروژه قابل اجرا باشد. از طرف دیگر، تمام تکنیکهای عالی تجزیه و تحلیل کسب و کار برای همه پروژهها قابل استفاده نمیباشد. هر یک از آنها ممکن است ویژه برخی پروژهها باشند و برای اهداف خاص استفاده گردند.
لیستی از بهترین روش های تجزیه و تحلیل کسب و کار
بااین حال به عنوان یک تحلیلگر کسب و کار یا فردی حرفهای که میخواهد تحلیلگری کسب و کار را دنبال نماید، لازم است در مورد برخی از بهترین روشهای تجزیه و تحلیل کسب و کار اطلاعاتی کسب کنید. از این رو دراین مطلب در مورد ۱۰ شیوه از محبوبترین تکنیکهای تجزیه و تحلیل کسب و کار که به طور گستردهای در صنایع مورد استفاده قرار میگیرند، بحث خواهیم کرد.
۱- تجزیه و تحلیل SWOT
اصطلاح SWOT مخفف چهار عنصر آن است :
- S : نقاط قوت
- W: نقاط ضعف
- O: فرصت ها
- T: تهدیدها
این روش، یک تحلیل کامل است که برای تجزیه و تحلیل کسب و کار و با در نظر گرفتن موارد زیر انجام میشود:
- عوامل داخلی در قالب نقاط قوت و ضعف
- عوامل خارجی در قالب تهدیدها و فرصتها
تجزیه و تحلیل SWOT به صورت یک مربع چهار قسمتی است که در آن تحلیلگر، دادهها را به عنوان پاسخ در هر یک از چهار ربع قسمت قرار داده و به سوالات موجود در هر ربع پاسخ میدهد.
مزایا:
تجزیه و تحلیل SWOT یکی از محبوب ترین تکنیکهای تجزیه و تحلیل کسب و کار است که در حال حاضر در صنعت دنبال میشود. علاوه براین، روشی ساده و آسان است. SWOT ، یک روش تجزیه و تحلیل در سطح سازمانی است و فقط به تجزیه و تحلیل کسب و کارها محدود نمیشود. اگر یک واحد در پروژه به آن احتیاج داشته باشد و بیشتر افراد با آن آشنا باشند، میتواند در هر مرحله از پروژه مورد استفاده قرار گیرد. به همین دلیل است که در صنعت به طور گستردهای بکار گرفته میشود.
۲- آنالیز MOST
اصطلاح MOST ، مخفف چهار عنصر آن است:
- M: مأموریت
- O: هدف
- S: استراتژی
- T: تاکتیک
آنالیز MOST یک چارچوب قدرتمند برای تجزیه و تحلیل کسب و کار به شمار میآید و از جمله بهترین روش های تجزیه و تحلیل کسب و کار است که تحلیل گران با استفاده از آن آنچه را که یک سازمان انجام میدهد و برنامههایی که برای رسیدن به هدف میریزد و آنچه برای حفظ همسویی استراتژیک باید انجام دهد، تجزیه و تحلیل مینمایند. ازاین رو آنالیز MOST یک روش روشن برای سازمانهاست که از آن طریق بتوانند درک درستی از تواناییها و هدفهای خود پیدا کنند.
حال میخواهیم هر یک از عوامل را همراه با هدف آن توضیح دهیم.
ماموریت: این مورد مهمترین عامل برای سازمانی است که اهداف خود و جایگاهی را که میخواهد در آینده بدست آورد مشخص میکند. اگر مأموریت مشخص باشد، تجزیه و تحلیل و اندازه گیری عوامل باقیمانده آسانتر خواهد بود.
هدف: اهداف را میتوان به صورت مجموعه مقاصدی در نظر گرفت که در مأموریت سازمان گنجانده شده است. علاوه براین، اهداف سازمان باید S.M.A.R.T باشند. S.M.A.R.T مخفف عبارات زیر است:
S: خاص
M: قابل اندازه گیری
A: قابل دستیابی
R: واقع گرایانه
T: به موقع
استراتژی: استراتژی شامل مراحل یا اقداماتی است که سازمان برای دستیابی به اهداف و سرانجام برای انجام مأموریت خود انجام میدهد. استراتژی در واقع مجموعهای از تاکتیکها است.
تاکتیکها: روشهای گسسته و مستقیمی هستند که سازمان برای اجرای استراتژیها آنها را دنبال مینماید.
مزایا:
تجزیه و تحلیل MOST یک تکنیک تجزیه و تحلیل کسب و کار ساختاریافته است که میتواند توسط هر سطح کاری در یک سازمان، از سطوح بالا گرفته تا سطوح پایین دنبال شود. این شیوه تحلیل اطمینان میدهد که سازمان بر مأموریت خود که عامل اصلی موفقیت یک سازمان است تمرکز نموده است.
۳- مدلسازی فرآیند کسب و کار (BPM)
مدل سازی فرآیند کسب و کار شامل تمام مواردی است که در رابطه با بهبود فرآیند مطرح میشود. این شیوه، یک فرآیند قدیمیتر است، اما اغلب به عنوان یکی از روشهای تجزیه و تحلیل کسب و کار در مرحله تحلیل یک پروژه و برای درک یا تجزیه و تحلیل شکافهای بین فرآیند کسب و کار موجود و فرآیند کسب و کاری که برایاینده انتخاب شده، استفاده میگردد.
مطابق با موسسه بین المللی تجزیه و تحلیل کسب و کار (IIBA)، تحلیل گران کسب و کار در یک پروژه BPM وظایف زیر را انجام میدهند:
- برنامه ریزی استراتژیک
- تجزیه و تحلیل مدل کسب و کار
- تعریف فرآیند و طراحی آن
- تجزیه و تحلیل تکنیکال برای راه حلهای پیچیده کسب و کار
معمولاً BPM به صورت یک نمودار ارائه میگردد که در آن فرآیند، تصمیمات و اطلاعات به صورت یک گردش کار متوالی نشان داده میشوند. در نمودارهای BPM از دو نوع نمادگذاری استفاده میشود:
- BPMN: نماد مدلسازی فرآیند کسب و کار
- UML: نمودار فعالیت زبان مدل سازی یکپارچه
مزایا:
تکنیک BPM راهی آسان برای ارائه منطقی نحوه عملکرد یک فرآیند کسب و کار است که دارای نقشهای مختلف میباشد. علاوه براین،BPM از جمله بهترین تکنیکهای تجزیه و تحلیل کسب و کار است که در صنعت به ویژه در صنعت IT شناخته شده است. ازاین رو افراد به کمک آن به راحتی میتوانند مراحل پی در پی اجرای فرآیند را تجسم نمایند. این امر به نوبه خود کمک میکند که تجزیه و تحلیل پیچیده کسب و کار برای تحلیلگر ساده تر گردد.
https://www.whizlabs.com/blog/best-business-analysis-techniques/
همچنین بخوانید: برگزاری دوره جامع آنلاین تحلیل کسب و کار
۴- مدل سازی موارد استفاده (Use case)
مدل سازی موارد استفاده روشی است که به صورت تصویری نشان میدهد چگونه عملکردهای کسب و کار باید در یک سیستم پیشنهادی و از طریق تعامل با کاربر کار کنند. این موضوع به طور عمده در پروژههای توسعه نرم افزار در مرحله طراحی و برای تبدیل نیازهای کسب و کار به مشخصات عملکردی در پروژه توسعه استفاده میشود. ابزارهای مختلفی برای ترسیم نمودارهای UML وجود دارد؛ مانند Microsoft Visio،IBM’s Rational Rose و غیره.
اجزای اصلی مدل سازی موارد استفاده در نمودار UML عبارتند از:
- سیستم – طرح کلی نمودار به عنوان یک سیستم ارائه میشود. در نمودار بالا، کادر مستطیل شکل به عنوان سیستم مدیریت تایم شیت نشان داده شده است.
- موارد استفاده – در نمودار UML ، مورد UML به شکل بیضی نشان داده میشود و هر یک از موارد استفاده، نشان دهنده یک عملکرد واحد میباشند. در مثال بالا،Create time sheet entry ، Validate time sheet، Save draft و … عملکردهای جداگانهای هستند که به عنوان بخشی از فرآیند مدیریت تایم شیت اجرا میگردند. طبق قرارداد، هر عملی در Use case با استفاده از یک فعل فعال نمایش داده میشود.
- بازیگران – اشکالی شبیه انسان موجود در نمودار، کاربری را نشان میدهند که با موارد استفاده یا عملکردها مرتبط است. بازیگران بخشی از فرآیند نیستند. ازاین رو آنها را خارج از کادر مستطیل شکل نشان میدهیم.
- انجمن(Association)- در جریان موارد استفاده، تعامل یک بازیگر با سیستم به عنوان یک انجمن شناخته میشود. در نمودار بالا، میتوانیم کارمند و مدیر را به عنوان بازیگرانی ببینیم که از طریق موارد استفاده مختلف با سیستم در تعامل هستند.
- کلیشهها (Stereotypes)- روابط بین موارد استفاده به عنوان کلیشه شناخته میشوند. کلیشهها دو نوع هستند :
- <<uses>>
- <<extends>>
مزایا:
نمودار موارد استفاده UML (UML Use Case Diagram ) یک روش بسیار مفید تجزیه و تحلیل کسب و کار است که برای شفاف سازی و نشان دادن دامنه عملکرد به کار میرود. یک تحلیلگر باید خیلی بیشتر بر زمینههای اصلی عملکردی تأکید نماید. دراین زمینه، تعاملات مناسب بازیگر با استفاده از نمودار موارد استفادهUML میتواند کمک زیادی نماید. نمودار UML به شما کمک میکند تا الزامات عملکردی اصلی را در رابطه با کسب و کار به دست آورید که از دیدگاه تحلیلگران از اهمیت زیادی برخوردار است.
۵- طوفان فکری
طوفان فکری یک فعالیت گروهی و یکی از محبوبترین تکنیکهای تجزیه و تحلیل کسب و کار در بین تحلیلگران کسب و کار است. این روش، یک تکنیک بسیار خلاقانه است که در آن برای تولید ایده، تحلیل علتهای ریشهای و پیشنهاد راه حل برای مشکلات، یک فعالیت گروهی انجام میشود. همچنین طوفان فکری به عنوان یک فناوری اساسی برای سایر تکنیکهای تجزیه و تحلیل کسب و کار از جمله تجزیه و تحلیل SWOT، تجزیه و تحلیل PESTLE و غیره کار میکند.
۶- تجزیه و تحلیل الزامات غیر عملکردی
از این روش تحلیلی زمانی استفاده میشود که شیوه فناوری تغییر کند. به عنوان مثال کوچ کردن از یک فناوری به فناوری دیگر که نیاز به تغییر ساختارها از ابتدا دارد. در این شیوه تحلیل، تحلیلگر کسب و کار عمدتا بر عملکرد سیستم و نیاز به ذخیره دادهها متمرکز است تا بتواند فاکتورهای عملکردی سیستم پیشنهادی را برای دادههای زنده، اندازه گیری نماید. تجزیه و تحلیل الزامات غیر عملکردی در مرحله تحلیل یک پروژه انجام میشود و در مرحله طراحی اجرا میگردد.
الزامات غیر عملکردی میتواند انواع مختلفی داشته باشد به عنوان مثال:
- کارایی
- امنیت
- ورود به سیستم
- قابلیت اطمینان
مزایا:
این روش ساده ترین و یکی از بهترین تکنیکهای تجزیه و تحلیل کسب و کار است. علاوه براین بدون وجود این نوع تجزیه و تحلیل، دستیابی به نتیجه مورد نظر تقریباً غیرممکن است. لذا از اهمیت زیادی برخوردار است.
۷- تجزیه و تحلیل PESTLE
همیشه برخی عوامل محیطی وجود دارند که بر روی برنامه ریزی استراتژیک کسب و کار تأثیر میگذارند. این عوامل کلیدی معمولاً به عنوان PESTLE شناخته میشوند که مخفف عبارات زیر است:
– P: سیاسی(Political)
– E: اقتصادی(Economic)
– S: اجتماعی(Social)
– T: تکنولوژی(Technology)
– L: حقوقی(Legal)
– E: محیط زیست (Enviromental)
هر یک از عواملی که در بالا ذکر شد در تصمیم گیریهای نهایی کسب و کار تأثیرگذار است. به این ترتیب تجزیه و تحلیل این محرکهای کلیدی وظیفه مهم تحلیلگران کسب و کار محسوب میشود.
پارامترهایPESTLE | عوامل اصلی |
سیاسی | · بدنه دولت و سیاستهای آن
· حمایتهای مالی · اقدامات دولت |
اقتصادی | · نرخ بهره و تورم
· هزینه انرژی و نیروی کار |
اجتماعی | · جمعیت، سبک زندگی، فرهنگ
· تحصیلات، رسانهها |
تکنولوژی | · تکنولوژی جدید
· سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی |
قانونی | · مقررات و استخدام
· استانداردها و قوانین دولتی |
محیطی | · آب و هوا، آلودگی، ضایعات، بازیافت |
در جدول بالا، برخی از عوامل اصلی که باعث هدایت پارامترهای PESTLE میشوند را مشخص کردهایم. وظیفه تحلیلگران کسب و کار این است که از روش تجزیه و تحلیل PESTLE برای درک و شناسایی عوامل موجود در محیط سازمان و تحلیل چگونگی تأثیراین عوامل بر عملکرد آینده سازمان، استفاده نمایند.
مزایا:
PESTLE یک چارچوب ساده و آسان برای تجزیه و تحلیل کسب و کار بوده و نیازمند مهارتهای چندگانه یک تحلیلگر کسب و کار در کنار تخصص وی است. با تجزیه و تحلیل PESTLE به شیوهای موثر، میتوان تهدیدات احتمالی سازمان را کاهش داده و اسکوپهای جدیدی برای بهره گیری از فرصتهای ورود به بازارهای در سطح جهانی باز نمود.
۸- تجزیه و تحلیل الزامات
تجزیه و تحلیل الزامات بخشی از چرخه حیات پروژه است و معمولاً در مرحلهای شروع میشود که ذینفعان کسب و کار راه حلی را پیشنهاد میدهند. تحلیلگر کسب و کار به عنوان بخشی از روش تجزیه و تحلیل الزامات برای درک الزامات، نیاز به مصاحبه دارد که اغلب شامل موارد زیر است.
- سوالات
- ثبت و نگارش
- درک و تفسیر
- کارگاههای آموزشی
مزایا:
اگرچه تجزیه و تحلیل الزامات تقریباً در هر پروژهای به صورت یک روش تحلیل غیررسمی وجود دارد، اما به نظر میرسد شیوه بااهمیتی باشد. بدون تجزیه و تحلیل مناسب الزامات، یک پروژه نمیتواند طراحی و توسعه مناسبی انجام دهد. به همین دلیل میتوان آن را به عنوان مهمترین مرحله از هر پروژه در نظر گرفت. علاوه براین، ذینفعان مستقیم درگیر در پروژه را استخراج میکند که در مقطع زمانی بعدی مفید خواهد بود.
۹- داستانهای کاربران
این شیوه، یک روش تجزیه و تحلیل کسب و کار مدرن است که بیشتر در مدل Agile و در مواردی که نیاز به تکرار برای جمع آوری الزامات، طراحی و ساخت یک پروژه وجود دارد، استفاده میگردد. دراین روش، الزامات از دیدگاه کاربران نهایی جمع آوری میگردد تا بهترین راه حل تولید شود.
مزایا: از آنجاییکه الزامات از دیدگاه کاربران تجزیه و تحلیل میشود، نتیجه چنین تحلیلی بسیار کاربر محور و بسیار موثر است.
۱۰- CATWOE
CATWOE یک روش کلی تفکر تحلیلی در زمینه کسب و کار است تا تحلیلگر درک کند که یک کسب و کار در تلاش است به چه چیزی دست یابد. این شیوه مشخص میکند که زمینههای مشکل چیست و چگونه راه حل بر کسب و کار و افراد مرتبط با آن تأثیر خواهد گذاشت.
CATWOE مخفف عبارات زیر است:
- مشتریها (Clients)
- بازیگران (Actors)
- دگرگونی (Transformation)
- جهان بینی (Weltanschauung)
- مالک (Owner)
- محدودیتهای محیطی (Environmental Constraints)
مشتریان | ذینفعان کسب و کار چه کسانی هستند؟
مسئله چه تاثیری بر ذینفعان میگذارد؟ |
بازیگران و عوامل | چه کسانی در این موقعیت درگیر هستند؟ |
دگرگونی | چه دگردیسی و تحولی در قلب سیستم نهفته است؟ |
جهان بینی | تصویر کلی و تاثیرات آن |
مالک | مالکان سیستم کیستند و چگونه به آن مرتبطند؟ |
محدودیتهای محیطی | محدودیتهای محیطی چیست و چگونه بر راه حل تاثیر میگذارد؟ |
مزایا:
تجزیه و تحلیل CATWOE برداشت ذینفعان مختلف را در یک بستر مشترک نشان میدهد. به این ترتیب درک جامعی در مورد فرضیهها، یکپارچگی دادهها و زوایای اخلاقی ارائه مینماید. از این رو به تحلیلگر کمک میکند تا دیدگاههای مختلف را بر اساس معیارهای خود اولویت بندی نماید.
نتایج:
همه تکنیکهای ذکر شده در این مطلب مفید هستند و تحلیلگری که میخواهد بهترین تکنیکهای تجزیه و تحلیل کسب و کار را انجام دهد، باید آنها را بشناسد. علاوه براین، تمامی این تکنیکها در هر گواهینامه تجزیه و تحلیل کسب و کار شناخته شده در صنعت مانند CCBA، ECBA، CBAP و PMI-PBA به صراحت تأکید میشوند.
منبع:
https://www.whizlabs.com/blog/best-business-analysis-techniques/