چرا تحلیل کسب و کار برای مدیران عامل سازمان ها ضروری است؟


طبق برآوردهایی که مؤسسۀ BA Academy در ایران انجام داده است، تنها کمتر از ۲۰% شرکت های ایرانی از رویه ها و فرآیندهای تحلیل کسب وکار (Business Analysis) در پروژه ها، طرح ها و برنامه های خویش استفاده می کنند که این مقدار در مقایسه با نمونه های کشورهایی همچون آمریکا و کانادا خیلی کم و ناچیز می باشد. در ذیل سعی می کنیم به صورت تیتروار، ضروت استفاده و کاربست تحلیل کسب وکار را برای مدیران عامل که تصمیم گیرندگان کلیدی و ذینفعان مؤثر سازمان ها هستند،‌ تبیین نماییم:

سازمان های ایرانی غالباً فاقد برنامه ریزی استراتژیک هستند، اهداف کلان (Goals) و میانی (Objectives) و ابتکارات (Initiatives) آنان کاملاً‌ مشخص و مشهود نیست،‌ مدیران عامل با کاربست تحلیل کسب و کار می توانند مشکلات و مسائل سازمان های خویش را رصد نمایند و در ادامه به سمت برنامه ریزی استراتژیک و اجرای آن حرکت نمایند.

به نظر می رسد تحلیل کسب و کار در جایی که فقدان برنامه ریزی استراتژیک به چشم می آید، می تواند به صورت چابک (Agile) به داد مدیران عامل برسد و به آنها یک تصویر فوری (Snapshot) از سازمان خویش ارائه نماید.

  • مدیران عامل با انجام تحلیل کسب و کار به یک تصویر کلان (Big Picture) از سازمان خویش می رسند. آنها با این تصویر به صورت کلی می توانند درک کنند که سازمان شان کجا ایستاده است و قرار است به کجا حرکت نماید.

 

  • تحلیل کسب و کار به مدیران عامل کمک می کند تا به صورت علت شناسی (Etiology) ریشۀ مشکلات سازمان خویش را به دست بیاورند. دم دستی ترین مشکلات، عدم رضایت مشتریان، پایین بودن میزان فروش و یا افزایش زیان انباشته است.

 

  • مدیران عامل با تحلیل کسب و کار، بازیگران کلیدی سازمان خویش را که به آنها (Stakeholders) می گوییم، می شناسند، نحوۀ تعامل با آنها را یاد می گیرند و چگونه ارتباط با آنان را به دست خواهند آورد.

 

  • مدیران عامل با تحلیل کسب و کار، مجبور می شوند تفکر فرآیندی را در سازمان های خویش به کار گیرند و برای افزایش رضایت مشتریان، مجموعه فرآیندهای اثر بخش را شناسایی و آنها را پیاده سازی می نمایند.

 

  • کارو ایشیکاوا (Kaoru Ishikawa) متفکر برجستۀ ژاپنی می گوید: فرآیندی بعدی، مشتری شما است. مدیران عامل با تحلیل کسب و کار متوجه خواهند شد که فرآیندهایی در اولویت قرار دارد که بتوانند بیشترین رضایت خاطر مشتریان و پایین آوردن سرانۀ ریزش (Churn Rate) آنان را فراهم آورند.
  • مدیران عامل با تحلیل کسب وکار، قدر موقعیت ها و فرصت هایی که برای سازمان خویش پیش می آیند، خواهند فهمید و برای هر کدام از آنها، بیانیۀ موقعیت (Situation Statement) خواهند نوشت.

 

  • مدیران عامل برای تیمارداشت (Grooming) و مراقبت از کسب و کار خویش، نیاز به استخدام تحلیلگران کسب و کار خواهند داشت. آنان چون پزشک هایی هستند که سلامت عمومی کسب و کار را تضمین می نمایند.

 

  • مدیران عامل با تحلیل کسب و کار، به اهمیت تصمیم گیری در سازمان های خویش پی می برند. آنها به خوبی پی خواهند برد که برای تصمیم گیری درست و پویا، نیاز به افراد خبرۀ تصمیم ساز دارند. این افراد تصمیم ساز همان تحلیلگران کسب و کار هستند.

 

  • بخش مهمی از تحلیل کسب وکار، مهندسی نیازمندیها (Requirement Engineering ) است. مدیران عامل با کاربست تحلیل کسب و کار، به جنس، میزان و ماهیت نیازمندیها برای پروژه ها، طرح ها و سبدها خویش پی می برند.

 

  • تحلیل کسب و کار به مدیران عامل کمک می نماید که کارها، برنامه ها و ابتکارات سازمانی خویش را اولویت بندی نمایند و برای تحقق هر کدام از آنها در یک بازۀ زمانی، برنامه ریزی نمایند.

 

  • تحلیل کسب و کار به مدیران عامل کمک می نماید که بتوانند برای هر کدام از برنامه ها، اقدامات، پروژه های عملیاتی و طرح های سازمانی خویش، انگیزۀ تجاری (Business Case) داشته باشند. این سند می تواند در اندازۀ کف دست یا بر روی یک برگۀ A4‌ تدوین شود و میزان توجیه پذیری و امکان پذیری آنها را بررسی نماید.

 

  • تحلیل کسب و کار می تواند مغز متفکر دفتر مدیریت پروژه (PMO)، دفتر مدیریت طرح (PgMO) و یا دفتر مدیریت سبد (PfMO) یک سازمان باشد. مدیران عامل با آسودگی خاطر بیشتری می توانند به موفقیت پروژه ها در سازمان خویش، باور داشته باشند.

مقالات

آکادمی تحلیل کسب و کارتحلیلتحلیل کسب وکار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *