در مطالب قبلی در خصوص برخی از پرکاربردترین واژگان مورد استفاده در تحلیل کسب و کار توضیحاتی ارائه کردیم. این مطلب که مطلب پایانی در زمینه معرفی واژگان در تحلیل کسب و کار است به ارائه توضیحاتی در مورد راه حل و ذینفعان در تحلیل کسب و کار خواهد پرداخت.
راه حل در تحلیل کسب و کار
راه حل چیزی است که برای فراهم کردن ارزش کسب و کار قابل اندازه‌گیری برای تأمین نیاز کسب و کار و انتظارات ذینفعان ایجاد می‌شود. راه حل تعریف می‌کند که یک جز خاص پرتفوی، برنامه یا پروژه چه چیزی را تحویل خواهد داد. راه حل می‌تواند یک یا چند محصول جدید، اجزای محصولات جدید یا بهبود‌ها یا اصلاحات صورت‌گرفته در یک محصول باشد.
ذینفعان در تحلیل کسب و کار
در مدیریت پروژه، ذینفع فرد، گروه یا سازمانی است که ممکن است توسط تصمیم‌گیری، فعالیت یا نتیجه پروژه تحت تأثیر قرار بگیرد یا آن‌ها را تحت تأثیر قرار دهد. در تحلیل کسب و کار، ذینفعان همچنین شامل کسانی هستند که تحت تأثیر فعالیت‌ها و تصمیم‌گیری‌های مربوط به راه حل قرار می‌گیرند. شناسایی ذینفعان، تحلیل کردن آن‌ها و مدیریت مؤثر انتظارات آن‌ها فعالیت‌های بسیار مهمی برای مدیریت پروژه و تحلیل کسب و کار هستند. هر رشته این فعالیت‌ها را برای اهداف مختلف و با تمرکز متفاوت انجام می‌دهد؛ مدیران پروژه ذینفعان را شناسایی و تحلیل می‌کنند تا به بهترین شکل پروژه را مدیریت کنند و تحلیلگران کسب و کار ذینفعان را شناسایی و تحلیل می‌کنند تا به بهترین شکل فعالیت‌های تحلیل کسب و کار را مدیریت کنند.
در تحلیل کسب و کار، شناسایی ذینفعان زمانی شروع می‌شود که فعالیت‌های تحلیل کسب و کار برای تعریف نیاز کسب و کار انجام می‌شوند و از طریق توسعه طرح توجیهی و در طول توسعه منشور ادامه پیدا می‌کند. ضروری است که فهرست ذینفعان به طور منظم برای حفظ دقت آن مورد بررسی قرار بگیرد. در یک طرح، عوامل مختلفی ممکن است رخ دهند که مستلزم انجام شناسایی یا تحلیل بیشتر هستند، مانند تغییر در محدوده محصول یا اصلاح الزاماتی که ذینفعان جدید را آشکار می‌کند. تحلیلگران کسب و کار با ارتباط نزدیک با ذینفعان و به صورت روزمره کار می‌کنند و بنابراین به ایجاد اصلاحات برای ثبت ذینفعان ادامه می‌دهند، زیرا اطلاعات جدیدی در دسترس قرار می‌گیرد.
در تحلیل کسب و کار، درک ذینفعان شناسایی‌شده در مرحله ثبت به اندازه مساوی حائز اهمیت است. هنگامی که خصوصیات ذینفعان شناخته‌شده نیستند یا درک نمی‌شوند، تحلیلگر کسب و کار ممکن است تکنیک‌هایی را انتخاب کند که مؤثر نیستند. درک اشتباه ذینفعان ممکن است منجر به برقراری ارتباط یا همکاری غیر مؤثر با ذینفعان در کل چرخه عمر محصول شود.
ذینفعان نقش‌ها و روابط مختلفی در تحلیل کسب و کار دارند. مشارکت آن‌ها می‌تواند در طول دوره چرخه عمر محصول تغییر پیدا کند. مشارکت ذینفعان ممکن است از مشارکت‌های گاه به گاه در بررسی‌ها و گروه‌های تمرکز تا حمایت کامل از پروژه که شامل حمایت مالی، سیاسی یا انواع دیگر حمایت است، متفاوت باشد. ذینفعان ممکن است مشارکت فعال در فعالیت‌های مربوط به الزامات داشته باشند و به عنوان متخصصین موضوعی (SMEs) یا تصمیم‌گیرنده با توجه به محدوده محصول، اولویت‌های الزامات یا تغییرات پیشنهادی در ویژگی‌های محصول خدمت کنند. ذینفعان ممکن است همچنین بر جوانب مختلف فرآیند تحلیل کسب و کار و سپردنی‌های آن تأثیرگذار باشند و ذینفعان دیگر ممکن است به مجموعه‌ای از نتایج دست پیدا کنند که نیازها و انتظارات خاص خود را برآورده می‌کنند. ضروری است که این روابط و وابستگی‌ها برای اطمینان از موفقیت فرآیند تحلیل کسب و کار شناسایی و مدیریت شوند.
