اهمیت نه گفتن برای تحلیگران کسب و کار


من از دوران مدرسه به روشنی به خاطر می آورم که چگونه مشاوران شغلی درباره اهمیت بله گفتن تأکید می ورزیدند. آنها می گفتند که فرصت های شغلی می آیند و می روند شبیه اقلام بر روی ریل های متحرک در فرودگاه جهت تحویل چمدان ها، اگر از آنها استفاده نکنیم آنها می روند و تنها افسوس از دست دادن آن فرصت ها باقی می ماند.

به طور کلی بله گفتن و همیشه موافق بودن می تواند یک راهکار موثر و خوبی در مسیر پیشرفت شغلی باشد و قطعاً مهم است که در مورد فرصت های شغلی به وجود آمده تأمل و تحقیق کرد، اما شبیه همه پیشنهادها و راهکارها تأکید زیاد برآن (بله گفتن و همیشه موافق بودن) می تواند مشکلات و دردسرهایی را در مسیر پیشرفت شغلی ایجاد نماید. گفتن بله به همه و هر چیز می تواند منجر به انجام دادن کارهای کمتر، روزهای کاری طولانی و خسته کننده و ایجاد بد اخلاقی و عصبانیت و ایجاد این حس که چرا من باید فقط تا ساعت نه شب کار کنم گردد.

برای یک تحلیلگر کسب و کار ساختن رابطه و گسترش آن به ذینفعان اهمیت بسزایی دارد.یک راه ساده جهت ساختن این ارتباط با ذینفعان بله گفتن وهمیشه موافق بودن است. در حقیقت بله گفتن راه مواجه شدن با کمترین مقاومت و همچنین اجتناب از ایجاد تناقض با ذینفعان می باشد. یک فرد خوب و مناسب جلوه نمودن به وسیله دادن خبرهای خوب همیشه می تواند راه ساده ای باشد حداقل در کوتاه مدت. هچمچنین با بله گفتن هیچ احتیاجی به بحث و جدل با ذینفعان نداریم که البته راه سریع و ساده ای می باشد.

من اخیراً از یک متخصص موضوعی قوی و متبحر شنیده بودم که یک مشاور خارج سازمانی که بر روی کشف نیازمندی ها برای جایگزینی یکی از سیستم های اصلی سازمان کار می کرده و هر بار که یک نیازمندی جدید بوسیله ذینفعان پیشنهاد یا کشف می گردیده، آن مشاور سریعاً می گفته بله ما می توانیم آن را انجام دهیم؟؟؟!!!

وقتی که این پروژه وارد فاز اجرا و تحویل گردید فقط تعداد کمی از این نیازمندی های مطرح شده در داخل سیستم تعبیه گردیده بود. یک چیزی را که می توان حدس زد این است که در مراحل اولیه در مورد کل نیازمندی ها پروژه توافق حاصل شده و آن نیازمندی هایی که در حین فاز شناسایی کشف یا پیشنهاد گردیده است خارج از حوزه ی آن قرارداد بوده است. مهم نیست چه دلیلی باعث عدم لحاظ شدن آن نیازمندی ها گردیده است، تنها چیزی که مشهود است عدم رضایت کاربران سیستم و القا ء حس عدم توجه به آنها می باشد. تحلیگران کسب و کار

اجتناب از بله گفتن های بدون تأمل

 بله گفتن های بدون تامل شاید بتواند در کوتاه مدت پیروزی ها و موفقیت هایی را حاصل نماید اما این موفقیت های کوتاه مدت در ازاء از دست دادن موفقیتهای بلند مدت حاصل میگردد . بله گفتن به هر نیازمندی و بدون بحث درباره جزییات آن نیازمندیها در حقیقت باعث ایجاد انتظارات کاذب در میان کاربران نهایی و ذینفعان پروژه میگردد. با افزایش حجم کارها در طول پروژه و عدم توانایی در تحویل و لحاظ نمودن این نیازمندیها مسئله عدم اعتماد و نارضایتی در میان کاربران نهایی و ذینفعان تشدید میگردد. در این مرحله میتوان انتظار بازخوردهایی چون “چرا این نیازمندیهای پیشنهاد شده و موافقت شده اجراء و پیاده سازی نگردیده است ؟” را داشت. با بله گفتن های بدون تامل در حقیقت مکالمات چالش انگیز با ذینفعان فقط به تاخیر افتاده و در مراحل بعدی که عدم تحقق این نیازمندیها بیشتر اشکار گردد باعث عدم رضایت بیشتر در میان کاربران نهایی و ذینفعان میگردد.

شاید تنها جایگزین برای گفتن بله ، گفتن “نه” می باشد. تحلیلگران کسب و کار اغلب با بله گفتن و توافق نمودن درباره نیازمندیها در ابتدا توجه و علاقه ذینفعان را کسب می نمایند اما باید آگاه باشند که این بله گفتن و توافق نمودن بدون توجه به جزییات در مراحل بعدی برای آنها هزینه آور خواهد بود. البته راهکارهای اخلاقی در جهت نشان دادن و کاهش این هزینه ها برای تحلیگران کسب و کار وجود دارد از قبیل :

  • ” مطمئنا امکان لحاظ نمودن این نیازمندیها وجود دارد اما برآوردن این نیازمندیها خارج از حوزه و اهداف پروژه می باشد “. قطعاً امکان این که شرایط تغییر کرده باشد وجود دارد ولی ما میتوانیم مجدداً اهداف و حوزه های پروژه را بازبینی نماییم. میتوانیم با صاحب پروژه در این باره گفتگو نماییم؟
  • براساس محاسبات و پیش بینی های اولیه تیم توسعه دهنده، سطح این نیازمندیها بسیار عمیق و عظیم است. قطعاً امکان پیاده سازی وجود دارد اما میتواند زمان انتشار نسخه اولیه را به شدت به تاخیر بیندازد . همچنین میتواند فاز آزمایش را نیز به تاخیر بیاندازد که در نهایت باعث افزایش هزینه ها میگردد. نظرتان درباره این شرایط چیست؟ تحلیگران کسب و کار
  • قطعا پیاده سازی این نیازمندیها ممکن است. در حال حاضر تیم توسعه دهنده با حداکثر ظرفیت در حال انجام پروژه هستند و پیاده سازی این نیازمندیهای جدید میتواند پروژه جاری را به تعویق بیاندازد. آیا برای تعویق پروژه های جاری مشکلی وجود ندارد؟

در اینجا تحلیگران کسب و کار “نه” نمی گویند. در حقیقت آنها به ذینفعان گزینه و اطلاعات میدهند تا ذینفعان بتوانند تصمیم گیری نمایند. اینها مثالهای ساده ای هستند و در جهان واقعی میتواند بحث بیشتری صورت گیرد و شرایط نه گفتن را برای تحلیگران کسب و کار مهیا تر نماید.

بطور خلاصه گرچه “بله” گفتن کاری آسانتر است اما تحلیگران کسب و کار نباید از گفتن نه و مقاومت در مقابل درخواستهای ذینفعان ترسی داشته باشند یا حداقل میتوانند با گفتن این که ” ممکن است ولی میتواند این نتایج را نیز داشته باشد” بسنده نمایند.

مقالات

آکادمی تحلیل کسب و کارتحلیلکسب و کار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *