چرا متخصصان تحلیل کسب و کار باید چابک یاد بگیرند؟


چابک یکی از مهم ترین چشم اندازهای (Viewpoint) تحلیل کسب و کار BABOK است، به طوریکه یک تحلیلگر کسب و کار می بایست در طول فعالیت های حرفه ای و شغلی خویش، به سمت پروژه های چابک گام بردارد. به نظر می رسد در پروژه های چابک بحث های زیادی در مورد نقش تحلیل کسب و کار وجود دارد. برخی از متخصصان بر این باورند که در تفکر چابک، روش های آن با نقش و کارکرد تحلیلگر کسب وکار سازگار نیست، در حالی که برخی دیگر معتقدند این دو اصل کاملاً با هم کار می کنند. اما لزوم چابک شدن سازمان ها و رفتن به سمت پروژه های چابک، اهمیت تحلیل کسب و کار چابک را برجسته تر از قبل می کند. به دیگر سخن دیگر نمی توان با رویکردهای پیش بینی پذیر (Predictive) و سنتی به سمت تجزیه و تحلیل سازمان و سیستم های آن حرکت نمود بلکه باید با کمک گرفتن از ارزش ها، اصول و رویه های چابک، سازمان ها را بهتر از قبل شناسایی و مدل بندی کرد و سپس در ادامه برای آنها، راهکارهای مقتضی و مطلوب را تعریف کرد.

انجمن بین المللی تحلیل کسب و کار (IIBA) در گزارش سالیانۀ ۲۰۲۲ خویش، سعی کرده است نگاهی به جایگاه شغلی تحلیلگر کسب و کار و اشتراکاتی که با جایگاه شغلی چابک دارد، بیندازد.

همانطور که از شکل بالا مشخص است، بیشترین تایتل های شغلی در زمینۀ تحلیل کسب و کار بر محور تحلیلگر کسب و کار می چرخد. اما می توان ۴ حوزۀ دیگر را نیز آنالیز کرد و به اشتراک های آنها با تحلیل کسب و کار پی برد. آنچه محور بحث ما است اشتراک بین شغل تحلیلگر کسب و کار و چابک است که طبق شکل، این دو در بسیاری از زمینه ها با هم اشتراک دارند منتها آنچه که باعث وجه تمایز آنها می شود، محیط هایی است که تحلیلگر کسب و کار چابک کار می کند. تحلیلگر کسب و کار چابک می تواند در پروژه هایی که قبلاً متدولوژی آنها از متدولوژی های شناخته شده چابک باشد، حضور یابد.

به دیگر سخن، می توان در کنار نقش های سه گانۀ اسکرام مستر، مالک محصول و تیم توسعه در یک متدولوژی اسکرام، سراغ تحلیلگر کسب و کار هم رفت و او را در یکی از نقش های فوق، با حفظ سمت قبلی، ابقا کرد. اگر چه IIBA اعتقاد دارد که بسیاری از نقش های اسکرام را می تواند از تحلیلگر کسب و کار جست و جو کرد اما بهتر است که نقش تحلیلگر کسب و کار با نقش های سه گانۀ فوق مخلوط نگردد و به آن یک نقش مستقل سپرده شود.

تا اینجا فهمیدیم که تحلیلگر کسب و کار در پروژه های چابک حضور دارد و نمی توان نقش آن را انکار کرد و آنچه که آمار و ارقام نشان می دهد، تحلیلگران کسب و کار به سمت و سوی پروژه های چابک حرکت می کنند. با این تواصیف لازم است که متخصصان تحلیل کسب و کار با چابک و ادبیات چابک آشنا شوند، چونانکه شخص پس از گذراندن دورۀ تحلیل کسب و کار BABOK به سمت یادگیری یک چشم انداز تخصصی همچون چابک حرکت نماید.

در ذیل می توانیم به ضرورت و اهمیت چابک برای متخصصان تحلیل کسب و کار اشاره نماییم:

  • امروز بیشتر از گذشته پر کردن گپ بین تیم توسعه و تیم تجاری احساس می شود، تحلیلگران کسب و کار با یادگیری مبانی چابک قادر خواهند که این شکاف را پر نمایند و از نقش های محوری اسکرام مانند مالک محصول و اسکرام مسترز حمایت نمایند.
  • تحلیلگران کسب و کار با آشنا شدن چابک، بیشتر از قبل قادر خواهند بود که ارزش (Value) بیشتری برای کسب و کار به دست آورند. در واقع ماهیت پروژه های چابک براساس انتقال ارزش (Value Driven Delivery) است و تحلیلگر کسب و کار که در این حوزه گام برمی دارد، ذهنیت خویش را بیشتر بر روی این مفهوم متمرکز خواهد کرد.
  • امروزه سازمان ها بسیار علاقه مند هستند که سریع تر مشکلات شان فیصله یابد و راهکار های مد نظر تحلیلگران کسب و کار پیاده سازی شود. این شتاب سازمان ها، نیاز به استفاده از متدولوژی هایی است که بهتر بتواند تسریع را در سازمان، فرآیندها و اعمال ابتکارات فراهم نماید.
  • امروزه سازمان ها پی برده اند که عصر مستندسازی انبوه که کارایی ندارد به سر آمده است، تحلیلگران کسب و کار می بایست از این فرصت مغتنم استفاده نمایند و به جای طراحی کاغذ ها و اوراقی که زیاد کارکرد ندارند به سمت مفاهیم و رویکردهایی حرکت نمایند که دارای ارزش بسیار زیادی در سازمان می باشد.
  • امروزه بیشتر راهکارهایی که در سازمان ها ارائه می شوند از جنس استقرار نرم افزار است و رویکردهای توسعه، طراحی و استقرار نرم افزار بر پایۀ تفکر چابک می گردد و تحلیلگران کسب و کار باید مراقب باشند که وقتی هدف سازمان استقرار یک نرم افزار است باید بیشتر از قبل ذهنیت خویش را به سمت چابک سوق دهند.
  • نظام ارتباطی سازمان ها عوض شده است. IIBA زیاد اعتقادی به چارت سازمانی ندارد و معتقد است که نظام سلسله مراتبی سازمانی، گمراه کننده است و به مقصود نمی رسد. برای این مهم تحلیلگران کسب و کار باید با رویکردهای ارتباطی دو طرفه که برخواسته از ذهنیت چابک است، نظام ارتباطی پویاتری را در سازمان پیاده سازی نمایند.
  • با افزایش نرخ تورم در بسیاری از سازمان های ایرانی، چابک یک ناگزیری به نظر می رسد. و دیگر وقتی برای تحلیلگران کسب و کار باقی نمانده است که آزمون و خطای مکرر بکنند. آنها باید به سمت و سویی دیگری که چابک است، حرکت نمایند.

مقالات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *